-
حالم خیلی گرفتست
جمعه 19 آذرماه سال 1395 02:38
واقعا یه وقتایی اینقدر اتفاقهای بد پشت سر هم میفته که دیگه آدم نا نداره گریه کنه... خدا جونم قربونت برم،قربون همه حکمتهات برم.. سه هفته پیش عموی عزیزم رو از دست دادم و امروز خاله نازنینم رو... روحشون شاد.. هر چه از دوست رسد نیکوست... یا رب
-
اندر کمی بیخیالی
پنجشنبه 24 تیرماه سال 1395 06:50
یه وقتایی دلت میخواد خودتو بزنی به خریت،دلت میخواد ندونی اطرافت چی میگذره، دلت میخواد بیشتر از ندونستن لذت ببری تا از دونستنی که عذابت میده، بعضی وقتا خریتم خوب چیزیه ها... پس بزن بریم تنگ کوچه بیخیالی اتراق کنیم... ولی خیلی سوز داره ها،خیییییییلی...
-
عید فطر مبارک
پنجشنبه 17 تیرماه سال 1395 01:18
سلام دوستان،عیدتون مبااااااارک،طاعات و عباداتتون قبول درگاه حق ان شاالله.. خدایا در این ماهی که گذشت ببخشای بر ما گناهانما ن را و بگذر از خطاها و سستی هایمان و ناامیدی از درگاهت را از ما دور کن و طعم شیرین بخششت را در این روز عید بر ما بچشان. آمین یا رب العالمین
-
خونه خودمممم
دوشنبه 14 تیرماه سال 1395 11:48
سلااااااام،واقعا راست میگن هیچ جا خونه آدم نمیشه،واقعا راسته،اینجا هم مثل خونمه،خیلی دوسش دارم،و واقعا دلتنگش بودم، ولی میبینم که کلی از،دوستام دیگه نمینویسن ،ناراحت شدم،ان شاالله که هر جا هستید سالم و سلامت باشید ودلهاتون شاد شاد شاد ولبهاتون خندون باشه... یا علی
-
سلاااااام
یکشنبه 6 تیرماه سال 1395 06:54
سلام دوستان حالتون خوبه؟؟؟ دلم برا. شما و اینجا خیییییییلی تنگ شده بود،اومدم یکم قدم بزنم و برم. بازم میاما
-
الهی...
شنبه 26 مهرماه سال 1393 08:55
ﺧﺪﺍﻱ ﻣﻦ ... ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺣﻮﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﺎﺷﺪ ... ﻣﻲ ﮔﻮیند بزﺭﮔﺘﺮﻳﻦ ﺷﮑﺴﺖ، ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻥ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺍﺳﺖ ... ﺣﻮﺍﺳﺖ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ ﻣﻦ ﺷﮑﺴﺖ ﻧﺨﻮﺭﻡ ... ﻣﻦ ﻫﻨﻮﺯ ﻫﻢ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﻗﺎﺿﻲ ﺍﻟﺤﺎﺟﺎﺕ ﻣﻲ ﺧﻮﺍﻧﻢ، ﺣﺘﻲ ﺍﮔﺮ ﻫﻤﻪ ﺍﻟﺘﻤﺎﺱ ﻫﺎﻳﻢ ﺭﺍ ﻧﺎﺩﻳﺪﻩ ﺑﮕﻴﺮﻱ ... ﻫﻨﻮﺯ ﻫﻢ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺍﺭﺣﻢ ﺍﻟﺮﺣﻤﻴﻦ ﻣﻲ ﺩﺍﻧﻢ، ﺣﺘﻲ ﺍﮔﺮ ﺳﺨﺖ ﺑﮕﻴﺮﻱ ... ﻫﻨﻮﺯ ﻫﻢ ... ﺗﻮ ﻫﻤﺎﻥ ﺧﺪﺍﻳﻲ ... ﺍﻣﺎ ﻣﻦ...
-
دنیای وارونه...
پنجشنبه 15 اسفندماه سال 1392 19:16
-
دل تکونی
یکشنبه 11 اسفندماه سال 1392 16:12
دل تکونی از خونه تکونی واجب ترِه دلتو بتکون از حرفا بُغضا آدما دلتو بتکون از هرچی که تو این یک سال ... یادش دلتو به درد آورد از خاطره هایی که گریه هاش بیشتر از خنده هاش بود از نفهمیدنِ اونایی که همیشه فهمیدیشون دلتو بتکون از کوتاهی های خودت اگه با یه "ببخشید! من هم مقصر بودم" یکی رو آروم می کنی آرومش کن دلتو...
-
یا حسین ع
سهشنبه 28 آبانماه سال 1392 15:36
علامه طباطبایی (ره) می فرمایند: شاید سوره یس همان یا حسین است که بی سر شده ا ست. دود این شهر مرا از نفس انداخته است به هوای حرم کرب و بلا محتاجم یا حسین ع
-
دلت میاد؟؟؟
شنبه 13 مهرماه سال 1392 11:35
چمدانش را بسته بودیم با خانه سالمندان هم، هماهنگ شده بود یک ساک هم داشت با یک قرآن کوچک، کمی نان روغنی، آبنات قیچی و کشمش چیزهایی شیرین، برای شروع آشنایی گفت: مادر جون، من که چیز زیادی نمیخورم یک گوشه هم که نشستم نمیشه بمونم، دلم واسه نوه هام تنگ میشه ! گفتم: مادر من، دیر میشه ، چادرتون هم آماده ست، منتظرند گفت: کیا...
-
الهی..
سهشنبه 9 مهرماه سال 1392 12:20
إِلَهِی قَلْبِی مَحْجُوبٌ وَ نَفْسِی مَعْیُوبٌ وَ عَقْلِی مَغْلُوبٌ وَ هَوَائِی غَالِبٌ وَ طَاعَتِی قَلِیلٌ وَ مَعْصِیَتِی کَثِیرٌ وَ لِسَانِی مُقِرٌّ بِالذُّنُوبِ فَکَیْفَ حِیلَتِی یَا سَتَّارَ الْعُیُوبِ وَ یَا عَلامَ الْغُیُوبِ وَ یَا کَاشِفَ الْکُرُوبِ اغْفِرْ ذُنُوبِی کُلَّهَا بِحُرْمَةِ مُحَمَّدٍ وَ آلِ...
-
برای خودم
شنبه 6 مهرماه سال 1392 09:41
-
بی خیال عنوان
پنجشنبه 28 شهریورماه سال 1392 13:33
-
زنگ تفریح
سهشنبه 26 شهریورماه سال 1392 08:12
-
عیدتون مبارک
سهشنبه 26 شهریورماه سال 1392 07:11
چشمههای خروشان تو را میشناسند/ موجهای پریشان تو را میشناسند پرسش تشنگی را تو آبی، جوابی/ ریگهای بیابان تو را میشناسند نام تو رخصت رویش است و طراوت/ زین سبب برگ و باران تو را میشناسند هم تو گلهای این باغ را میشناسی/ هم تمام شهیدان تو را میشناسند از نشابور بر موجی از «لا» گذشتی/ ای که امواج طوفان تو را...
-
میدونم زجر می کشی
یکشنبه 24 شهریورماه سال 1392 11:47
-
حرمت نگه دار
چهارشنبه 20 شهریورماه سال 1392 11:51
جمعه شب قسمت شد که مرقد امام باشیم... ولی دیدن بعضی رفتارها روح و جسم آدم رو خراش می ده... آهای با توأم ... تو حرم امام آهنگ ناری ناری میزاری بعد از امام طلب یاری داری؟؟؟!!! میگن آخرالزمان شده...خب حتما شده دیگه
-
سید...
پنجشنبه 7 شهریورماه سال 1392 13:17
-
مجرم...
سهشنبه 5 شهریورماه سال 1392 14:14
آری ...گناهت آنقدر سنگین است .. که قصاص را برایت در نظر گرفته اند... تو قصاص فداکاریت خواهی شد...
-
از تبار یاس...
سهشنبه 5 شهریورماه سال 1392 10:12
عکس اول و در آورد و گفت:این پسر اولم محسنه؛ عکس دوم رو گذاشت روی عکس محسن و گفت: این پسر دومم محمده،دو سال تفاوت سنی با محسن داره؛ عکس سوم و آورد و گذاشت روی عکس محمد؛ رفت بگوید این پسره سومم...سرش رو بالا آورد، دید شانه های امام می لرزه... فوری عکس ها رو زیر چادر ش جمع کرد و گفت: چهار تا پسرمو دادم که اشک تو نبینم......
-
بغض دارم
چهارشنبه 30 مردادماه سال 1392 08:48
-
اگه میشه شما هم دعا کنید..
سهشنبه 29 مردادماه سال 1392 17:09
-
دوستت دارم
دوشنبه 28 مردادماه سال 1392 13:45
-
دروغ تا کی؟!
یکشنبه 27 مردادماه سال 1392 14:42
-
بودن یا نبودن؟
چهارشنبه 23 مردادماه سال 1392 11:28
-
از تو...
چهارشنبه 9 مردادماه سال 1392 12:19
یا علی اینجا برای ازتو نوشتن هوا کم است... واژه ها برای از تو نوشتن مرا کم است...
-
آسمان
یکشنبه 6 مردادماه سال 1392 11:37
یا علی دیشب آسمان هم برای مظلومیتت اشک می ریخت...
-
میلاد نور مبارک
چهارشنبه 2 مردادماه سال 1392 12:52
امام حسن مجتبی علیه السلام می فرمایند: قالَ(علیه السلام) : إنَّ اللّهَ جَعَلَ شَهْرَ رَمَضانَ مِضْماراً لِخَلْقِهِ، فَیَسْتَبِقُونَ فیهِ بِطاعَتِهِ إِلى مَرْضاتِهِ، فَسَبَقَ قَوْمٌ فَفَازُوا، وَقَصَّرَ آخَرُونَ فَخابُوا.(۱) فرمود: خداوند متعال ماه رمضان را براى بندگان خود میدان مسابقه قرار داد. پس عدّه اى در آن ماه با...
-
چشمها را باید شست
یکشنبه 23 تیرماه سال 1392 13:55
می گویند شیطان در این ماه به غل و زنجیر است... چشمها را باید شست... شیطان منم که آزادانه پرسه می زنم... آن که به غل و زنجیر است شاگردم است... خدایا شیطان درونم را به اسارت بگیر تا کمی بندگی کنم... خدایا هوای نفسم بر من غلبه کرده...روزه شده بازیچه ام... نقابی که بدیهایم را می پوشاند... خدایا کمک کن تا در این ماه درونم...
-
از مجاز تا حقیقت
شنبه 15 تیرماه سال 1392 09:13
هی دوست مجازی! چگونه بگویم مجازی هستی وقتی حقیقت وجودت تمام وجودم را فراگرفته... و دنیای کوچکم را به دنیای بزرگت وصل کرده... و قلبم را به قلبت گره زده ... و دستانم را با حرارت دستانت گرما بخشیده... ای حقیقی ترین یادگار روزهای مجازیم... ای گرانمایه ترین هدیه معبودم... ای دوست داشتنی ترین طعم شیرین زندگیم... می دانم که...