سوگند بيش از حد

برخي از افراد در امور مختلف، اعم از دين و غيردين، چه حق و چه باطل به سوگند پناه مي برند و توجهي به صدق يا كذب امر ندارند: «و اطاعت نكن از فردي كه حلاف و مهين است.»36 «حلاف» كسي است كه به دليل كم اهميت دادن به مسئله كذب، بسيار بر باطل قسم مي خورد و «مهين» فردي است كه در رأي و تشخيص حق و باطل ضعيف است. گفته اند: مقصود از «مهين» كذاب و بسيار دروغگوست; چرا كه شخص معروف به كذب در بين مردم، فردي ذليل و حقير مي باشد.۱و لازمه كثرت قَسَم در هر امر كوچك و بزرگ يا حق و باطلي، آن است كه فرد هيچ گونه حرمتي براي آنچه كه به آن قسم مي خورد، قايل نباشد. از سويي اگر فرد قَسَم هايش را به خداوند ياد كند، عظمت او را ناديده گرفته و همين به تنهايي براي رذالت او كافي است.۲

۱ـ فضل بن حسن طبرسي، ج 5، ص 322 / قمي مشهدي،ج 13، ص 380.
۲- سيد محمّدحسين طباطبائي،ج 20، ص 29.

 

راهی در تاریکی

مطالب زیر گزیده ای از توصیه ها و وصایای آیت الله سید علی قاضی (ره) است که به شاگردان و اطرافیان خود فرموده اند و ما آن ها را به اختصار ذکر می نماییم. باشد که کلامش چون صاعقه ای بر قلبمان بدرخشد و راهنمایمان در تاریکی ها باشد.

نماز

شما را سفارش می کنم به اینکه نمازهایتان را در بهترین و با فضیلت ترین اوقات آنها به جا بیاورید و آن نمازها با نوافل، 51 رکعت است؛ پس اگر نتوانستید، 44 رکعت بخوانید و اگر مشغله های دنیوی نگذاشت آنها را به جا آورید، حداقل نماز توابین را بخوانید [ نماز اهل انابه و توبه هشت رکعت هنگام زوال است ].

مرحوم علامه طباطبایی و آیت الله بهجت از ایشان نقل می کنند که می فرمودند: « اگر کسی نماز واجبش را اول وقت بخواند و به مقامات عالیه نرسد مرا لعن کند. »

مرحوم آقای سید هاشم رضوی هندی می فرمایند: روزی یکی را به محضر آقای قاضی آوردند که مثلا آقا دستش را بگیرد و راهنمایی اش کند. مرحوم آقای قاضی فرموده بودند: « به این آقا بگویید که نماز را در اول وقت بخواند. »بعد معلوم شد که آن آقا وسواس در عبادات داشته و نماز را تا آخر وقت به تأخیر می انداخته است.

اما وصیت های دیگر، عمده آنها نماز است. می فرمودند نماز را بازاری نکنید اول وقت به جا بیاورید با خضوع و خشوع. اگر نماز را تحفظ کردید همه چیزتان محفوظ میماند و تسبیح صدیقه کبری سلام الله علیها که از ذکر کبیر به شمار می آید و آیت الکرسی در تعقیب نماز ترک نشود.

دعا در قنوت نماز

آقای قاضی به شاگردان خود دستور می دادند این دعا را در قنوت نماز هایشان بخوانند: « اللهم ارزقنی حبّک و حبّ ما تحبه، و حبّ من یحبّک، والعمل الذی یبلغنی إلی حبّک واجعل حبّک احبّ الاشیاء إلی. »

قرآن

آیت الله نجابت می فرمودند: آیت الله میرزا علی قاضی به مرحوم آیت الله شیخ علی محمد بروجردی (از شاگردان برجسته آقای قاضی) فرموده بودند که: « هیچ گاه از قرآن جدا مشو و ایشان تا آخر عمر بر این سفارش آقای قاضی وفادار و پایبند بود. هر وقت از کارهای ضروری و روزمره فارغ می شد، قرآن می خواند و با قرآن بود. »

آقای سید محمد حسن قاضی می فرمایند: « چند سفارش ایشان عبارت است از: اول روخوانی قرآن. می فرمودند قرآن را خوب و صحیح بخوانید. توصیه دیگر ایشان راجع به دوره تاریخ اسلام بود. می فرمودند یک دوره تاریخ اسلام را از ولادت حضرت پیغمبر(ص) تا 255 هـ.ق یا 260 هـ.ق بخوانید. و بعد از عمل به این ها می فرمودند برو نمازشب بخوان! »

آیت الله قاضی در نامه ای به آیت الله  طباطبایی می فرمودند: « دستورالعمل، قرآن کریم است؛ فیه دواء کل دواء و شفاء کل عله و دوا کل غله علماً و عملاً و حالاً. آن قره العیون مخلصین را همیشه جلوی چشم داشته باشید و با آن هادی طریق مقیم و صراط مستقیم سیر نمایید و از جمله سیرهای شریف آن قرائت است به حسن صورت و آداب دیگر، خصوص در بطون لیالی...»

و نیز:« بر شما باد به قرائت قرآن کریم در شب با صدای زیبا و غم انگیز، پس آن نوشیدنی و شراب مؤمنان است. تلاوت قرآن کمتر از یک جزء نباشد. »

نماز شب

« اما نماز شب پس هیچ چاره و گریزی برای مؤمنین از آن نیست، و تعجب از کسی است که می خواهد به کمال دست یابد و در حالی که برای نماز شب قیام نمی کند و ما نشنیدیم که احدی بتواند به آن مقامات دست یابد مگر به وسیله نماز شب. »

علامه طباطبایی می فرمودند: « چون در نجف اشرف برای تحصیل مشرف شدم، از نقطه نظر قرابت و خویشاوندی گاه گاهی به محضر مرحوم قاضی شرفیاب می شدم تا یک روز در مدرسه ای ایستاده بودم که مرحوم قاضی از آن جا عبور می کردند. چون به من رسیدند، دست خود را روی شانه من گذاردند و گفتند: ای فرزند! دنیا می خواهی نماز شب بخوان، آخرت می خواهی نماز شب بخوان! »

حاج سید هاشم حداد می فرمودند: « مرحوم آقا خودش این طور بود و به ما هم این طور دستور داده بود که در میان شب وقتی برای نماز شب برمی خیزید، چیز مختصری تناول کنید، مثلاً چای یا دوغ یا یک خوشه انگور یا چیز مختصر دیگری که بدن شما از کسالت بیرون آید و نشاط برای عبادت داشته باشید. »

توسل به ائمه أطهار(ع)

آیت الله سید علی آقا قاضی در یکی از نامه هایش چنین مرقوم فرمودند: « .... و تمام طرق .... توسل به ائمه أطهار(ع) و توجه تام به مبدأ است. چونکه صد آمد، نود هم پیش ما است. با دراویش و طریق آنها کاری نداریم. طریقه، طریقه علما و فقها است، با صدق و صفا. »

توسل به حضرت سیدالشهدا(ع)

محال است انسانی به جز از راه سیدالشهدا علیه السلام به مقام توحید برسد.سریان فیوضات و خیرات از مسیر حضرت سیدالشهدا علیه السلام است و پیشکار این فضیلت هم حضرت قمر بنی هاشم ابالفضل العباس علیه السلام است.

دعا برای فرج امام زمان(ع)

از آن چیزها که بسیار لازم و با اهمیت است دعا برای فرج حضرت حجت ـ صلوات الله علیه ـ در قنوت نماز وتر است بلکه در هر روز و در همه دعاها.

دل هیچ کس را نرنجانید!

دیگر آن که، گر چه این حرفها آهن سرد کوبیدن است، ولی بنده لازم است بگویم اطاعت والدین، حسن خلق، ملازمت صدق، موافقت ظاهر با باطن و ترک خدعه و حیله و تقدم در سلام و نیکویی کردن با هر برّ و فاجر، مگر در جایی که خدا نهی کرده. الله الله الله که دل هیچ کس را نرنجانید!
تا توانی دلی بدست آور *** دل شکستن هنر نمی باشد

رفع ناراحتی های روحی

آن مرحوم در هنگام اضطراب و ناراحتی های روحی، خواندن این کلمات را سفارش می کردند: « لا اله الا الله وحده لا شریک له، له الحمد و له الملک و هو علی کل شیء قدیر، أعوذ بالله من همزات الشیاطین و أعوذ بک ربی من أن یحضرون إن الله هوالسمیع العلیم: هیچ معبودی جز خداوند یکتای بی شریک وجود ندارد و ستایش و حکومت مخصوص اوست و او بر هر کاری تواناست. از وسوسه های شیاطین به خدا پناه می برم و به تو پناه می برم ای پروردگارم از این که نزد من حاضر شوند. همانا خداوند شنوا و داناست. »

حق الناس

آیت الله نجابت نقل می کند: وقتی که بنده مشرف شدم خدمت ایشان فرمودند: « هر حقی که هر کس بر گردن تو دارد باید ادا کنی. خدمت ایشان عرض کردم:مدتی قبل در بین شاگردهایم که نزد بنده درس طلبگی می خواندند، یکی خوب درس نمی خواند. بنده ایشان را تنبیه کردم. اذن از ولیّ او هم داشتم در تربیت. در ضمن این جا هم نیست که از او طلب رضایت کنم. می فرمودند: « هیچ راهی نداری، باید پیدایش کنی. گفتم آدرس ندارم، گفتند باید پیدا کنی.

آقای قاضی فرمودند : هر حقی که برگردنت باشد تا ادا نکنی باب روحانیت، باب قرب، باب معرفت باز شدنی نیست. یعنی این ها همه مال حضرت احدیت است. و حضرت احدیت رضایت خود را در راضی شدن مردم قرار داده است.»
اوراد و اذکار معمول

بر شما باد به التزام به وردهای معمول که در دسترس هر یک از شماست؛ و سجده معهوده از 500 مرتبه تا هزار بار.

رفتن به مساجد

زیارت مشهد اعظم ـ برای کسی که مجاور آنجاست ـ در هر روز، و رفتن به مساجد معظمه در حد امکان و همین طور سایر مساجد، همانا مؤمن در مسجد مانند ماهی در آب است!

زیارت برادران مومن

زیاد به زیارت و دیدار برادران نیک سیرت بروید، چرا که آنها برادران شما در پیمودن راه و رفیق در مشکلات هستند.

رفع گرفتاری

علامه لاهیجانی انصاری روزی از ایشان پرسیدند که در مواقع اضطرار و گرفتاری چه در امور دنیوی و یا در امور اخروی و بن بست کارها به چه ذکری مشغول شویم تا گشایش یابد؟ در جواب فرمودند: « پس از 5 بار صلوات و قرائت آیة الکرسی در دل خود بدون آوردن به زبان بسیار بگو:

« اللهم اجعلنی فی درعک الحصینة التی تجعل فیها من تشاء : بار پروردگارا! مرا در حصن و پناهگاه خود و در جوشن و زره محکمت قرار بده که در آن هر کس را که بخواهی قرار می دهی تا گشایش یابد. »

حدیث عنوان بصری

آیت الله سید محمد حسین حسینی تهرانی در کتاب روح مجرد می فرمایند: « آقای قاضی برای گذشتن از نفس اماره و خواهش های مادی و طبعی و شهوی و غضبی که غالباً از کینه و حرص و شهوت و غضب و زیاده روی در تلذذات بر می خیزد، روایت عنوان بصری را دستور می دادند به شاگردان و تلامذه و مریدان سیر و سلوک إلی الله، تا آن را بنویسند و بدان عمل کنند. یعنی یک دستور اساسی و مهم، عمل طبق مضمون این روایت بود. و علاوه بر این می فرموده اند باید آن را در جیب خود داشته باشند و هفته ای یکی، دو بار آن را مطالعه نمایند. »

دعای کمیل و زیارت جامعه

آقای سید محمد حسن قاضی می فرمایند: « ایشان خصوصاً سفارش می کردند که دعای کمیل را در شب های جمعه بخوانید و خواندن زیارت جامعه ( در اواخر مفاتیح الجنان مذکور است ) را در روزهای جمعه تأکید داشتند. »

حضور قلب

حجت الاسلام آقای دکتر مرتضی تهرانی می فرمایند: « آیت الله قاضی در پاسخ شخصی که از ایشان تقاضای سفارش کرد، فرمودند:

قلم و کاغذ از جیبت درآور و بنویس:
سررشته دولت ای برادر به کف آر   ***   وین عمر گرانمایه به خسران مسپار
یعنی همه جا با همه کس در همه جا *** می دار نهفته چشم دل جانب یار »

توصیه به توبه و استغفار

برادران عزیزم! ـ خداوند متعال شما را برای طاعتش موفق نماید ـ هشیار باشید که به ماههای حرام وارد شده ایم، پس چه بزرگ است و تمام نعمتهای باری تعالی بر ما؛ پس قبل از هر چیز بر ما واجب و لازم است که توبه نمائیم با شرائط لازم و نمازهای ویژه، سپس از گناهان کبیره و صغیره به قدر توان دوری نماییم.
پس شب جمعه ـ یا روز شنبه ـ نماز توبه بخوانید ـ شب جمعه یا روز آن ـ سپس روز یکشنبه از روز دوم ماه اعاده کنید آن را. سپس ملازم باشید به مراقبه صغری و کبری و محاسبه و معاقبه نفس به آنچه که شایسته و لازم است. [ منظور از مراقبه صغری، محاسبه نفس است از جهت صدور گناه و خطا حتی ترک مستحبات و ارتکاب مکروهات و مراقبه کبری، دوام ذکر و توجه و عدم غفلت در حد امکان ]. پس همانا در آن یادآوری برای کسی است که اراده دارد متذکر شود یا از خدا بترسد. سپس به دلهایتان توجه نمائید و مرضهایی که در اثر گناه است مداوا کنید و به وسیله استغفار، عیبهای بزرگ تان را کوچک و کم نمائید.

« مرحوم قاضی به همه سفارش می کردند این ذکر را قرائت کنند: استغفر الله الذی لا اله الا هو من جمیع ظلمی و جوری و إسرافی علی نفسی و أتوب إلیه: از خداوند که معبودی جز او نیست به خاطر تمامی ظلم ها و گناهانم و ستمی که بر خود روا داشته ام طلب بخشش می کنم و به سوی او باز می گردم. »

برآورده شدن حاجت

« مرحوم قاضی قرائت دعای زیر( دعای سریع الاجابه، مفاتیح الجنان ) را به مدت چهل شب، هر شب یک تا صد بار برای برآورده شدن حاجت سالکان درگاه الهی مفید می دانستند: إلهی کیف أدعوک و أنا أنا و کیف أقطع رجایی منک و أنت أنت؟ إلهی أذا لم أسئلک فتعطین فمن ذاالذی أدعوه فیعطینی؟ ألهی إذا لم أدعک فستجیب لی، فمن ذاالذی أدعوه فیستجیب لی؟ إلهی إذا لم أتضرع إلیک فترحمنی فمن ذا الذی أتضرع إلیه فیرحمنی؟ إلهی فکما فلقت البحر لموسی و نجیته أسئلک أن تصلی علی محمد و آل محمد و إن تنجینی مما أنا فیه و تفرج عنی فرجا عاجلا غیر أجل بفضلک و رحمتک یا أرحم الراحمین. »

عرضه خود به امیرالمؤمنین

حاج سید عبدالکریم کشمیری(ره) می فرماید: « روزی با آقا سید مهدی قاضی، فرزند استادم آقا میرزا علی قاضی (ره) در مسجد هندی نشسته بودیم. ایشان گفت: شما که در برخی امور ماهر و متبحر هستید بگویید پدرم به من چه وصیتی کرده است؟ من بلافاصله به پشت بام مسجد رفتم و تأملی کرده، ذکری بر زبان راندم. به دلم الهام شد آقای قاضی به وی دو نصیحت کرده است: اول این که هر روز خودت را بر امیرالمؤمنین علیه السلام عرضه کن و دیگر این که اگر فقر و فاقه به تو فشار آورد به قصد کمک مالی، به منازل و بیوت مراجع نرو. »

دعای "یا من احتجب..."

« آقای سید هاشم حداد در موقع خوابیدن دعای « اللهم یا من إحتجب بشعاع نوره...» را قرائت می کردند و چه بسا می شد که در قنوت نماز می خواندند. و چون از بعضی از شاگردان دیگر مرحوم قاضی شنیده شده است، معلوم می شود اصلش از مرحوم قاضی بوده است.

این دعا با مختصر اختلافی در لفظ، در «مهج الدعوات» ص 108 مرحوم سید بن طاووس موجود است که آن را از محمد ابن حنیفه از رسول خدا (ص) روایت نموده است و برای آن آثار و خواص عجیبی را نقل کرده است. »

تقویت حافظه

آن مرحوم برای تقویت حافظه، خواندن آیت الکرسی و معوذتین ( دو سوره مبارکه ناس و فلق ) را سفارش می فرمودند.

مدد از روح بزرگان

« آقای قاضی(ره) به همه توصیه می کردند که: اگر قبری از امام زادگان یا علما و بزرگان در اطرافتان یا شهرتان است حتماً بروید. »

عمل به دانسته ها

برو آنچه از نیکی که می دانی درست عمل کن؛ در نهایت دقت و سعی، بدان که تو عارف خواهی بود.

کلید سعادت دنیا و آخرت

سید علی آقا قاضی در یکی دیگر از نامه هایش چنین می نگارد: « بسم الله الرحمن الرحیم، بعد حمدالله جل شأنه و الصلاة والسلام علی رسوله و آله؛ حضرت آقا! تمام این خرابی ها که از جمله است وسواس و عدم طمأنینه، از غفلت است؛ و غفلت کمتر مرتبه اش، غفلت از اوامر الهیه است و مراتب دیگر دارد که به آنها إن شاء الله نمی رسید و سبب تمام غفلات، غفلت از مرگ است و تخیل ماندن در دنیا؛ پس اگر می خواهید از جمیع ترس و هراس و وسواس ایمن باشید دائماً در فکر مرگ و استعداد لقاء الله تعالی باشید و این است جوهر گرانبها و مفتاح سعادت دنیا و آخرت؛ پس فکر و ملاحظه نمائید چه چیز شما را از او مانع و مشغول می کند، اگر عاقلی!

و به جهت تسهیل این معنی چند چیز دیگر به سر کار بنویسد بلکه از آنها استعانتی بجوئی:
اول ـ بعد از تصحیح تقلید یا اجتهاد مواظبت تامه به فرائض خمسه و سائر فرائض در احسن اوقات؛
و سعی کردن که روز به روز خشوع و خضوع بیشتر گردد؛
و تسبیح صدیقه طاهره ـ صلوات الله علیها ـ بعد از هر نماز؛
و خواندن آیه الکرسی ـ کذلک ـ ؛
و سجده شکر و خواندن سوره « یس » بعد از نماز صبح؛
و « واقعه» در شبها؛
و مواظبت بر نوافل لیلیه؛
و قرائت مسبّحات در هر شب قبل از خواب و خواندن معوذات در شفع و وتر و استغفار هفتاد مرتبه در آن و ایضاً بعد از صلاة عصر؛
و این ذکر را بعد از صلوات صبح و مغرب یا در صباح و عشاء ده دفعه بخوانید: « لا إله إلا الله وحده لا شریک له، له الحمد و له الملک و هو علی کل شیء قدیر، أعوذ بالله من همزات الشیاطین و أعوذ بک ربی أن یحضرون إن الله هو السمیع العلیم. »

مدتی به این مداومت نمائید بلکه حالی رخ دهد که طالب استقامت شوید إن شاء الله تعالی.

خوبست ماهم قانون مند شویم


به صورت اتفاقي به مطلبي برخوردم كه حيفم اومد شما اونو نخونيد!!

ده فرمان ... یک شهید !

 

 

 

شهید مجتبی علمدار

قانون اول : بارالها ، اعتراف میکنم از اینکه قرآن را نشناختم و به قرآن عمل نکردم . حداقل روزی 10 آیه قرآن را باید بخوانم . اگر روزی کوتاهی کردم و به هر دلیلی نتوانستم این ده آیه را بخوانم روز بعد باید حتما یک جزء کامل بخوانم .
تاریخ اجرا – 4/5/69

قانون دوم : پروردگارا ! اعتراف میکنم از اینکه نمازم را بی معنی خواندم و حواسم جای دیگری بود ، در نتیجه دچار شک در نماز شدم . حداقل روزی دو رکعت نماز قضا باید بخوانم . اگر روزی به هر دلیلی نتوانستم این دو رکعت نماز را بخوانم ، روز بعد باید نماز قضای یک 24 ساعت (17 رکعت) بخوانم .
تاریخ اجرا – 11/5/69

قانون سوم :

خدایا ! اعتراق میکنم از اینکه مرگ را فراموش کردم و تعهد کردم مواظب اعمالم باشم ولی نشدم . حداقل هر شب ثبل از خواب باید دو رکعت نماز تقرب بخوانم . اگر به هر دلیلی نتوانستم این دو رکعت را بجا بیاورم روز بعد باید 20 ریال صدقه و 8 رکعت نماز قضا بجا بیاورم .
تاریخ اجرا – 26/5/69

قانون چهارم : خدایا ! اعتراف میکنم از اینکه شب با یاد تو نخوابیدم و برای نماز شب هم بیدار نشدم . حداقل در هر هفته باید دو شب نماز شب بخوانم و بهتر است شبهای پنجشنبه و شب جمعه باشد . اگر به هر دلیلی نتوانستم شبی را بجای بیاورم باید بجای هر شب 50 ریال صدقه و 11 رکعت تمام را بجا بیاورم .
تاریخ اجرا – 16/6/69

قانون پنجم : خدایا ! اعتراف میکنم از اینکه " خدا می بیند " را در همه کارهایم دخالت ندادم و برای عزیز کردن خودم کار کردم . حداقل در هر هفته دو صبح زیارت عاشورا و صبح جمعه باید سوره الرحمن را بخوانم . اگر به هر دلیلی نتوانستم زیارت عاشورا را بخوانم باید هفته بعد 4 صبح زیارت عاشورا و یک جزء قرآن بخوانم و اگر صبح جمعه ای نتوانستم سوره الرحمن بخوانم باید قضای آن را در اولین فرصت به اضافه 2 حزب قرآن بخوانم .
تاریح اجرا – 13/7/69

قانون ششم :
حداقل باید در آخرین رکوع و در کلیه سجده های نمازهای واجب صلوات بفرستم . اگر به هر دلیلی نتوانستم این عمل را انجام دهم ، باید به ازای هر صلوات 10 ریال صدقه بدهم و 100 صلوات بفرستم .
تاریخ اجرا – 18/8/69

قانون هفتم : حداقل باید در هر 24 ساعت 70 بار استغفار کنم . اگر به هر دلیلی نتوانستم این عمل را بجا بیاورم ، در 24ساعت بعدی باید 300 بار استغفار کنم و باز هم 300 به 600 تبدیل می شود .
تاریخ اجرا – 30/9/69

قانون هشتم : هر کجا که نماز را تمام می خوانم باید در هفته 2 روز را روزه بگیرم ، بهتر است که دوشنبه و پنج شنبه باشد . اگر به هر دلیلی نتوانستم این عمل را بجا بیاورم در هفته بعد به ازای دو روز 3 روز و به ازای هر روز 100 ریال صدقه باید بپردازم .
تاریخ اجرا – 19/11/69

قانون نهم : در هر روز باید 5 مسئله از احکام حضرت امام خمینی (ره) را بخوانم . اگر به هر دلیلی نتوانستم این عمل را بجا بیاورم روز بعد باید 15 مسئله بخوانم .
تاریخ اجرا – 14/1/70

قانون دهم :

در هر 24 ساعت باید 5 بار تسبیح حضرت زهرا(س) برای نماز یومیه و 2 بار هم برای نماز قضا بگویم . اگر به هر دلیلی نتوانستم این فریضه الهی را انجام دهم باید به ازای هر یکبار ، 3 مرتبه این عمل را تکرار کنم .
تاریخ اجرا – 15/3/70
ما واقعاً جا مانده ایم ...

خوشبینی

خوشبینی به عنوان یك صفت نفسانی و شاید هم عادت خوب، می تواند تاثیر قابل توجهی در رفع نابسامانی های اجتماعی داشته باشد و با برطرف كردن زمینه های درگیری و نزاع، امنیت اجتماعی را تا حدود زیادی تضمین نماید، چرا كه جامعه ای که فرهنگ خوش گمانی در میان مردم آن جاری و ساری می باشد، همه با اعتمادورزی، به یکدیگر می نگرند و کارها زودتر به سامان می رسد.

 

نظر خوش بینانه در احوالات و امور مردم، از توصیه های اكید دین اسلام بوده و به تعبیر حضرت علی (ع) «خوش بینی، از نیکوترین ویژگی ها و برترین بهره هاست»(1) در این چارچوب و بر اساس این اصل مترقی، فرد مسلمان وظیفه دارد كار دیگران را تا حد ممكن، حمل بر صحت كند. « هرگز به سخنی كه از كسی صادر می شود گمان بد مبر، درحالی كه می توانی توجیه صحیحی برای آن بیابی.»(2)

 

در كنار تاكید منابع دینی بر لزوم خوش گمانی و خوشبینی نسبت به مومنین، قرآن كریم و روایات اهل بیت (ع) از بدبینی و سوء ظن به مردم، بشدت نهی نموده اند، بگونه ای كه از نظر قرآن مجید، گناه محسوب می شود؛ «یا ایها الذین آمنوا اجتنبوا كثیراً من الظن ان بعض الظن اثم» (حجرات-21) ای كسانی كه ایمان آورده اید، ازبسیاری گمان ها بپرهیزید كه بعضی از آنها گناه است.

 


ادامه نوشته

تقوا و فجور


 " فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها" كلمه" فجور"- به طورى كه راغب گفته- به معناى دريدن پرده حرمت دين است. در حقيقت وقتى شريعت الهى از عمل و يا از ترك عملى نهى مى‏كند، اين نهى پرده‏اى است كه بين آن عمل و ترك عمل و بين انسان زده شده، و ارتكاب آن عمل و ترك اين عمل دريدن آن پرده است.
و كلمه" تقوى"- به معناى آن است كه انسان خود را از آنچه مى‏ترسد در محفظه‏اى قرار دهد. و منظور از اين محفظه و تقوا به قرينه اينكه در مقابل فجور قرار گرفته اجتناب از فجور و دورى از هر عملى است كه با كمال نفس منافات داشته باشد، و در روايت هم تفسير شده به ورع و پرهيز از محرمات الهى.
كلمه" الهام" كه مصدر" الهم" است، به معناى آن است كه تصميم و آگهى و علمى از خبرى در دل آدمى بيفتد، و اين خود افاضه‏اى است الهى، و صور علميه‏اى است يا تصورى و يا تصديقى كه خداى تعالى به دل هر كس كه بخواهد مى‏اندازد، و اگر در آيه شريفه هم تقواى نفس را الهام خوانده، و هم فجور آن را، براى اين بود كه بفهماند مراد از اين الهام‏ اين است كه خداى تعالى صفات عمل انسان را به انسان شناسانده، و به او فهمانده عملى كه انجام مى‏دهد تقوى است و يا فجور است،

ادامه نوشته

رزق و توسعه در  رزق


" أَ وَ لَمْ يَرَوْا أَنَّ اللَّهَ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشاءُ وَ يَقْدِرُ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ"

اين آيه خطاى مردم را در مبادرت به خشنودى، و نوميدى بيان مى‏كند، و مى‏فرمايد كه: نبايد در هنگام رسيدن به نعمت بى درنگ خوشحالى كرد، و در مورد از دست رفتن نعمت بى درنگ نوميد شد، براى اينكه رزق در كمى و زيادى تابع مشيت خداست، بر انسان لازم است كه بداند آن رحمتى كه به وى رسيده و همچنين آن ناملايمى كه به او رسيده هر دو با مشيت خدا قابل زوالند، پس نبايد به چيزى كه ايمن از فقدانش نيست خوشحال شود، و از چيزى كه اميد زوالش هست ناراحت و نوميد گردد.

و اما اينكه فرمود: مگر نمى‏بينند كه خدا روزى را براى هر كس بخواهد گسترش مى‏دهد، و مساله روزى دادن را امرى ديدنى معرفى كرد، براى اين است كه بفهماند اين رزقى كه به انسان مى‏رسد، و يا خود آدمى كسب مى‏كند، مولود دست بدست دادن هزاران هزار اسباب و شرايطى است كه آدمى- كه آن را از هنرمندى خود مى‏دانند

ترجمه الميزان، ج‏16، ص: 277

آیه و تفسیر حضرت علامه طباطبائی این مطلب رو به خاطرم آورد که  رزق ی چیزه، بسط و توسعه رزق ی چیز دیگه در حالی که اغلب ما آدما از خدا فقط رزق طلب می کنیم البته مطمئنا بسط رزق هم خودش ی رزق و روزی محسوب میشه

بار الها به ما هم رزق بده و هم بسط رزق آمین

به آقام امام رضا


دلم هوای حرم کرده است عزیز

خوشم به خاطره ی پنجره فولادیت عزیز

جانم اگر بگیری ، باز هم در سکونم

جانی که جای خوشی دارد در کنارت عزیز

از رضوان

آيات متناقض-نور، آيه 5-نور، آيه 23

آيا کساني که به زنان تهمت ناپاکي مي زنند بخشيده مي شوند؟ آري (سوره 24 آيه 5) نه (سوره 24 آيه 23).
جواب: آيه 4 و 5 سوره 24 (نور) چنين است: «وَ الَّذينَ يَرْمُونَ الْمُحْصَناتِ ثُمَّ لَمْ يَأْتُوا بِأَرْبَعَةِ شُهَداءَ فَاجْلِدُوهُمْ ثَمانينَ جَلْدَةً وَ لا تَقْبَلُوا لَهُمْ شَهادَةً أَبَدًا وَ أُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ × إِلاَّ الَّذينَ تابُوا مِنْ بَعْدِ ذلِكَ وَ أَصْلَحُوا فَإِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَحيمٌ».
آيه 23 سوره 24 (نور): «إِنَّ الَّذينَ يَرْمُونَ الْمُحْصَناتِ الْغافِلاتِ الْمُؤْمِناتِ لُعِنُوا فِي الدُّنْيا وَ اْلآخِرَةِ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظيمٌ».
جواب: ميان اين دو آيه شريفه، تناقض و منافاتي وجود ندارد زيرا اولا: کلمه «غافلات» در آيه 23 احتمال دارد مراد از آن زناني باشد که از نسبت ناروا و اتهامي که به آنها داده شده بي اطلاعند و به همين دليل از خود دفاع نمي کنند. در آيه 5، سخن از تهمت زنندگاني بود که شناخته مي شدند و مورد مجازات قرار مي گرفتند اما در اينجا سخن از شايعه سازاني است که خود را از مجازات و حد شرعي پنهان داشته اند. قرآن مي گويد: «اينها تصور نکنند که با اين عمل مي تواند خود را براي هميشه از کيفر الهي دور دارند، خدا آنها را در اين دنيا از رحمت خويش دور مي کند و در آخرت عذابي عظيم دارند.»
و ثانيا: آيه 5 که دلالت بر عفو و گذشت خداوند از تهمت زنندگان دارد مشروط به توبه و اصلاح و جبران خطاي گذشته و اعاده حيثيت از کساني که مورد تهمت قرار گرفته اند و آيه 23 مربوط به موردي است که تهمت زنندگان از عمل زشت خود توبه نکرده اند وگرنه با توبه و استغفار و به دنبال جبران خطا و اصلاح فسادي که مرتکب شده اند، گناهان آنها نيز بخشيده مي گردد. 

ادامه نوشته

 «ان الدنیا و الاموال فتنه و مشغله عن الاخره»


امام باقرعلیه السلام فرمود: در زمان رسول خدا، در آغاز هجرت یکی از مومنین صفه به نام سعد بسیار در فقر و ناداری به سر می برد و همیشه در نماز جماعت، ملازم پیامبر خدا بود و هرگز نمازش ترک نمی شد رسول خدا صلی الله علیه واله و سلم وقتی او را می دید، دلش به حال او می سوخت و نگاه دلسوزانه به او می کرد.

 

غریبی و تهیدستی او رسول خدا را سخت ناراحت می کرد، روزی به سعد فرمود: اگر چیزی به دستم برسد تو را بی نیاز می کنم. مدتی از این جریان گذشت، رسول خدا صلی الله علیه واله و سلم از این که چیزی به او نرسید تا به سعد کمک کند، غمگین شد خداوند وقتی رسولش را این گونه غمگین یافت، جبرئیل را به سوی او فرستاد جبرئیل که دو درهم همراهش بود، به حضور پیامبر صلی الله علیه واله و سلم آمد و عرض کرد: ای رسول خدا صلی الله علیه واله و سلم خداوند اندوه تو را به خاطر سعد دریافت، آیا دوست داری که سعد بی نیاز گردد، پیامبر صلی الله علیه واله و سلم فرمود: آری. جبرئیل گفت، این دو درهم را به سعد بده و به او دستور بده که با آن تجارت کند پیامبر صلی الله علیه واله و سلم آن دو درهم را گرفت و سپس برای نماز از منزل خارج شد؛ دید سعد کنار حجره مسجد ایستاده و منتظر رسول خداست. وقتی که سعد را دید، فرمود: ای سعد آیا تجارت و خرید و فروش می دانی؟

 


ادامه نوشته

وداع با رمضان



«سلام بر تو، در این مدتی كه مهمان ما بودی، یا ما در خدمت تو بودیم، هیچ رنجی ندیدیم. از مصاحبت با شما خسته نشدیم. در حضور تو لذت بردیم و تو مهمان خوبی برای ما بودی. سلام بر تو ای ماه گرامی رمضان كه بركت آوردی، ما را شستشو دادی و رفتی. اگر بعدها آلوده شدیم، به دست خود آلوده شده‌ایم و گرنه تو ما را تطهیر كردی و اكنون احساس سبكی می‌كنیم.»

سلام بر تو ای ماهی كه در آن آرزوها در دسترس آیند و بسی كارهای نیك انجام شود.

سلام بر تو ای همسایه‌ای كه در مجاورت تو دل‌ها نرم و رقیق شوند و گناهان رو به كاستی روند.

سلام بر تو ای مددكاری كه ما را در مقابله با شیطان یار بودی، و ای رفیقی كه راه‌های نیكی كردن را پیش پای ما هموار نمودی.

سلام بر تو كه تا هستی، چه بسیار كسانی را خدا از آتش می رهاند، و چه بسیار كسانی كه حرمت تو را نگه می‌دارند و بخت نیك می‌یابند.

سلام بر تو كه پیش از آمدنت در آرزوی تو بودیم، و پیش از رفتنت، به اندوه جدایی دچار شدیم.

سلام بر تو و آن شب قدری كه بهتر از هزار ماه است.

سلام بر تو كه دیروز چون با ما بودی، به سختی دلبسته‌ات بودیم، و فردا كه از میان ما خواهی رفت، از جان و دل آرزومند آمدنت هستیم.


ادامه نوشته

دعای رجب

 دعای ماه رجب و تفسیر آن
دعای ماه رجب + تفسیر
یا مَنْ اَرْجُوهُ لِکُلِّ خَیْرٍ
ای که برای هر خیری به او امید دارم

وَآمَنُ سَخَطَهُ عِنْدَ کُلِّ شَرٍّ
و از خشمش در هر شری ایمنی جویم


یا مَنْ یُعْطِی الْکَثیرَ بِالْقَلیلِ
ای که می دهد (عطای ) بسیار در برابر (طاعت ) اندک


یا مَنْ یُعْطی مَنْ سَئَلَهُ
ای که عطا کنی به هرکه از تو خواهد


یا مَنْ یُعْطی مَنْ لَمْ یَسْئَلْهُ
ای که عطا کنی به کسی که از تو نخواهد


وَمَنْ لَمْ یَعْرِفْهُ
و نه تو را بشناسد

تَحَنُّناً مِنْهُ وَرَحْمَهً
از روی نعمت بخشی و مهرورزی

اَعْطِنی بِمَسْئَلَتی اِیّاکَ
عطا کن به من به خاطر درخواستی که از تو کردم


جَمیعَ خَیْرِ الدُّنْیا وَجَمیعَ خَیْرِ الاْخِرَهِ
همه خوبی دنیا و همه خوبی و خیر آخرت را


وَاصْرِفْ عَنّی بِمَسْئَلَتی
و بگردان از من به خاطر همان درخواستی که از تو کردم

اِیّاکَ جَمیعَ شَرِّ الدُّنْیا وَشَرِّ الاْخِرَهِ
همه شر دنیا و شر آخرت را


فَاِنَّهُ غَیْرُ مَنْقُوصٍ ما اَعْطَیْتَ
زیرا آنچه تو دهی چیزی کم ندارد (یا کم نیاید) و

وَزِدْنی مِنْ فَضْلِکَ یا کَریمُ
بیفزا بر من از فضلت ای بزرگوار

یا ذَاالْجَلالِ وَالاِْکْرامِ
ای صاحب جلالت و بزرگواری

یا ذَاالنَّعْماَّءِ وَالْجُودِ
ای صاحب نعمت و جود

یا ذَاالْمَنِّ وَالطَّوْلِ حَرِّمْ شَیْبَتی عَلَی النّارِ
ای صاحب بخشش و عطا حرام کن محاسنم را بر آتش دوزخ


------------


عنوان : مروری بر دعای ماه رجب
سخنران : حجت الاسلام سید محمد انجوی نژاد


بسم الله الرحمن الرحیم

در این ماه «یا من ارجوه لکل خیر» یعنی وقتی به ماه رجب می رسی ، شما از لحظه شروع ماه رجب دیگه توقعت از خداوند تبارک و تعالی فقط و فقط خیر است .

«و امن سخطه عند کل شر» و ایمن هم به شما می ده.

چند نکته در اینجا داریم :
1- چه کسانی در این ماه امیدوار باشند؟
2- «و امن سخطه» یعنی چی ؟ یعنی در این ماه خداوند تبارک و تعالی بساط سخط – بساط عصبانی شدن- رو کلاً تعطیل می کند
چه قدر فرصت عجبیست . بعضی وقتها بعضی فرصتهایی که در ماه رجب هست ، من دقت کردم در خیلی از شب های مهم سال هم نیست.

«یا من یعطی الکثیر بالقلیل»
. خداوند تبارک و تعالی همیشه این طوریه یعنی شما کاه که می برید ، کوه بجاش می ده . این خدا خدایست که وقتی خیلی کم می بری ، خیلی زیاد عکس العمل نشون می ده. تا جایی که بعضی وقت ها احساس می کنیم که با منه !!

«
یا من یعطی من سئله» در این ماه خداوند تبارک و تعالی هر کس که صداش بزنه ، جواب می ده.


«یا من یعطی من لم یسئله
» اگه یه وقتی شما توی ماه رجب بدونی ماه رجبه ، بدونی با ماه های دیگه فرق می کنه ، اما یادت بره دعا کنی ، خداوند تبارک و تعالی یه چیزی توی ماه بهت می ده.

«و من لم یعرفه»
دامنه رو باز می کنه ؛ حتی کسانی که خدا را نمی شناسند ، در ماه رجب یه بهره ای می برند.
پس سه طبقه شد :
1- «من لم یعرفه» کسانی که خدا را نمی شناسند ، اینها طبقه ای هستند که از رحمت عمومی ماه رجب بهره می بردند.
2- «من لم یسئله» کسانی که از طبقه خصوصی ماه رجب هم بهره می بردند . می دونه ماه رجبه ولی حواسش نبوده و صدا نزده
3- «من سئله» خاص الخاص هستند. کسانی هستند که چون خدا رو در ماه رجب صدا می زنند ، این صدا زدنشون باعث میشه خداوند بهشون خاص نگاه کنه . یکی از برترین صداهاش هم در این شعر اومده :


مـــــــــــاه رجـــــــــــب و مـــاه نــــزول بــــــرکـــات است
پیوســـــــته ســـــرود رجبـــــــــــییون صـــلـــــوات است


کلاس دعا کردن تو در ماه رجب نسبت به ماه های دیگه توفیر می کنه.

«اعطنی بمسئلتی ایاک»

حالا که خودت در دیزی رو باز گذاشتی و دستور العمل دادی که : ملائکه ی من در دیزی در ماه رجب بــــــاز ، حیای گربه هم لازم نیست . یعنی رسماً خدا ابلاغ داره درهای دیزی ها در ماه رجب باز ، گربه های بی حیا هم ممنوع الورود نیستند ، تشریف بیارند هر چی دوست دارند بخورند !!
حالا چی می خوای بنده من ؟
 

«جمیع خیر الدنیا و جمیع خیر الاخره»
هر چه خوبی توی دنیاست و هرچی خوبی در آخرته در این ماه من از تو می خوام .

شما برید توی کل دعاهای ماه رمضان حتی دعای شب قدر بگردید ، این جمله رو پیدا نمی کنید.
ماه رمضان خیلی خوبه، اما ماه رجب ماه زرنگ هاست. چون زرنگ ها کمترن ، مشتری ماه رجب هم کمتره
بعد می یاد دو قبضه می کنه دعا رو . یعنی آخــــــر پُـــررو بازی یه بنده است . که خیلی هم عــــالیه.

«وصرف عنی بمسئلتی ایاک جمیع شر الدنیا و شر الاخره» من نبینم مشکلات دنیا و آخرت . « صرف» یعنی روی برگرداندن . من روم برگردونده باشه ، هیچ کدام از مشکلات دنیا و آخرت رو نبینم. چرا؟ «تحننا منه و رحمه» خودت گفتی این ماه ، ماه منت گذاشتن ، نرم گرفتن ، آروم بودن ، چشم پوشی کردن ، گذشتن ، بخشیدن خروار به دینار ، بخشیدن کوه به کاه . به این دلیل این جوری شده.
 

«فانه غیر منقوص ما اعطیت و زدنی من فضلک یا کریم»
برای اینکه از در خانه تو اگر همه چی رو بهم بدی ، سر سوزنی کم نمی شه.
ما بنده ها اگه در خونه کریم ترین کریمان بریم ، اگر فقط یک ریال به ما کمک کنه ؛ یک ریال از اموالش کم می شه . در خونه تو که می یایم ،هیچی کم نمیشه.
برادرا و خواهرا : تو این ماه پُــررو بازی مطلق ، با خیال راحت بیا بشین و بگو :
اومدم غرق در گناهم ، هیچی نیاوردم ، امیدم اینکه اولاً تمام گناهام رو پاک کنی ، ثانیاً همه چی هم بهم بدی .
برید یه دعا پیدا کنید توی ماه رمضان، ماه شعبان ، مفاتیحُ زیر و رو کنید ببینید یه جایی هست این گونه بنده اجازه داشته باشه با خدا صحبت کنه .
لذا خیـــــلی قدر ماه رجب رو بدونید.

سلام بر کربلا

نخستین که صلا زد بلا
عشق پدید آمد و شد کربلا

سلام بر تو ای کربلای عزیز!
تو تنها یک قطعه زمین خشک و تفدیده نیستی که در یک گوشه از کره خاکی افتاده باشد و هر سال در ماه محرم نام عزیزش ورد زبانها بشود.
تو سرزمین پر رمز و رازی هستی که عارفان هم از درک عظمت ملکوتش عاجزند. اسراری در دل داری که همه هستی منتظر آن روزی اند که زبان بگشایی و هر آنچه را تا کنون برایش سکوت کرده ای فریاد سر دهی.
تو آینه ای هستی که هر کس می تواند عیار وجود خود را در آن ببیند.

ای آسمانی ترین زمین!
تو بیش از هزاران کتابی که در باره ات نوشته شده است ، حرف برای گفتن داری. شیرین ترین ماجراها از زبان تو شنیدن دارد.
از سرخ ترین روز تاریخ، چه عظمتی در سینه خاکی ات نهفته داری و من در تعجبم که چگونه می شود آسمانی به رنگ خون را در گودالی مدفون کرد؟

ای منزلگاه اشک!...
از چشمهای خونین ات معلوم است که آن روز چه کشیدی! نمی دانم آن روز چند بار دلت شکست. با هر قطره خونی که به زمین می ریخت نه با هر قطره خونی که به آسمان می رفت تو شهید می شدی و کسی چه می داند آنروز چند بار شهید شدی؟
بدون شک، در روز رستاخیز تو هم جزو شهدای نینوا برانگیخته خواهی شد.
...و من هیچ جای مقدسی را سراغ ندارم که به اندازه وسعت بینهایت تو روی آن اشک ریخته باشد.

ای زمین عاشق!
عشق از آن انسانهای زلال است. از آن دلباختگان حضرت معشوق است. اما مگر می شود آن همه حماسه های بشکوه را نظاره کرد و از جان برایشان گریست و عاشق نبود؟ اصلا اوج عشق و عشق بازی از همانجا آغاز شد و از همین روست که شاعری می سراید:

کار عشق از کربلا بالا گرفت
عشق آنجا دامن مولا گرفت

یاس کبود


حضرت زهرا(س) به ام‏سلمه فرمود: برایم آبى آماده كن تا بدان غسل كنم، ام‏سلمه آب را آورد، غسل كرد و جامه پاكى پوشید، دستور داد بسترش را در وسط اتاق بگستراند،به طرف راستش رو به قبله خوابید و دست راستش را زیر صورتش گذاشت.(1)

در روایت دیگرى آمده كه: حضرت به اسماء فرمود: آبى برایم آماده كن، بعد با آن غسل كرده و سپس فرمود: جامه‏هاى جدیدم را به من بده، آنها را پوشیده و فرمود: بقیه حنوط پدرم را از فلان جا برایم بیاور و زیر سرم بگذار و مرا تنها گذاشته و از اینجا بیرون برو، مى‏خواهم با پروردگارم مناجات كنم.

اسماء مى‏گوید: از اتاق بیرون شدم و صداى مناجات آن حضرت را مى‏شنیدم، آهسته به طورى كه مرا نبیند وارد شدم دیدم دست به سوى آسمان دراز كرده و مى‏گوید: پروردگارا به حق محمد مصطفى و اشتیاقى كه به دیدار من داشت، و به شوهرم على مرتضى و اندوهش بر من و به حسن مجتبى و گریه‏اش بر من و به حسین شهید و پژمردگى و حسرتش بر من و به دخترانم كه پاره تن فاطمه مى‏باشند و غم و اندوهى كه بر من دارند، از تو مى‏خواهم كه بر گناهكاران امت محمد ترحم فرمائى و آنان را بیامرزى و به بهشت وارد كنى كه تو بزرگوارترین سؤال شوندگان و مهربان‏ترین مهربانانى. (2)

و گفت: قدرى مرا به خود واگذار و بعد مرا بخوان، اگر پاسخ تو را دادم كه بسیار خوب و اگر جوابى ندادم بدان كه من به سوى پدر خود، (یا پروردگارم) رفتم.






ادامه نوشته

یادش بخیر

یادش بخیر

چقد ساده و بی آلایش نشون می دادیم که آدما چه شکلین

کاش همیشه همین طور خیلی راحت می گفتیم

آهای تو این شکلی

تازه به جای این که ناراحت بشن کلی قربون صدقمون هم برم

یادش بخیر

ناگهان چه زود بزرگ شدیم

الهی من لی غیرک

بارالها!

در پیشگاه تو ایستاده‌ام،

و دست‌هایم را به سوى تو بلند كرده‌ام،

آگاهم كه در بندگى‌ات كوتاهى نموده و در فرمانبرى‌ات سستى كرده‌ام،

اگر راه حیا را مى‌پیمودم از خواستن و دعا كردن مى‌ترسیدم ...

ولى … پروردگارم!

آن گاه كه شنیدم گناهكاران را به درگاهت فرا مى‌خوانى،

و آنان را به بخشش نیكو و ثواب وعده مى‌دهى،

براى پیروى ندایت آمدم،

و به مهربانى‌هاى مهربان‌ترین مهربانان پناه آوردم.

و به وسیله پیامبرت كه او را بر اهل طاعتت برترى داده، و اجابت و شفاعت را به او بخشیدى،

و به وسیله برترین زن،

و به فرزندانش، كه پیشوایان و جانشینان اویند،

و به تمامى فرشتگانى كه به وسیله اینان به تو روى مى‌كنند، و در شفاعت نزد تو، آنان را كه خاصان درگاه تواند، وسیله قرار مى‌دهند، به تو روى مى‌آورم.

پس بر ایشان درود فرست،

و مرا از دلهره ملاقاتت در امان دار،

و مرا از خاصّان و دوستانت قرار ده،

پرگشایم

 

خوش دارم که در نیمه های شب در سکوت مرموز آسمان و زمین به مناجات برخیزم. با ستارگان نجوا کنم و قلب خود را به اسرار ناگفتنی آسمان بگشایم. آرام آرام به عمق کهکشانها صعود نمایم، محو عالم بی نهایت شوم . از مرزهای علم وجود  در گذرم و در وادی ثنا غوطه ور شوم و جز خدا چیزی را احساس نکنم

نعمت بیداری

برادرم! نعمت بیداری، روزی هر بی سر و پا نمی‌شود، و این پیک کوی وفا با هر دلی آشنا نمی‌گردد، و هر مشامی این نسیم صبا را بویا نمی‌شود، و هر زبانی به ذکر آن گویا نمی‌گردد....

چه خواهی که نداری و برای تو نیست؟ اگر طالب مقام محمودی

( وَ مِن اللٌیلِ فَتَهَجٌُد بِهِ نافِلةً لَکَ عَسی أَ یََبعَثَکَ رَبُّ مَقاماً مَحمُشوداً)[1]

 

اگر عشق مواقف شهودی:

(أَ وَ لَم یَکفِ بِرَبِّکَ أَنَّه عَلی کُلِ شَیء شَهید )

اگر دستورالعمل خوراک خواهی الحمدلله همه در سر سفره عالِم غیر معلمیم، می‌دانیم که چه کاره‌ایم احتیاج به دستور نداریم. شیخ اجل سعدی گوید:« حکیمان دیر دیر خورند، و عابدان نیم سیر، و زاهدان تا سدّ رمق، و جوانان تا طبق بر گیرند و پیران تا عرق کنند اما قلندران چندان که در معده جای نفس نماند و بر سفره روزی کس»

جوانا! ببین تو از کدامین صنفی؟ خدای عزّ و جلّ فرماید

(کُلُوا و اشربُوا و لاتُسرِفُوا إِنَّهُ لا یُحِبُّ المسرِفِین)[2]

آخر سوره مبارکه فرقان از «و عباد الحمان» تا پایان ان را بخوان و نصب‌العین خود گردان

(لَعَلَّ الله یُحدِثُ بَعدَ ذلِکَ أَمراً)[3]...

دائماً طاهر باش و به حال خویش ناظر باش و عیوب دیگران را ساتر باش. با همه مهربان باش و از همه گریزان باش. یعنی با همه باش و بی همه باش. خداشناس باش در هر لباس باش. تو که سلیمان زاده‌ای حشمت‌دار، تو که صَدیق حسن‌زاده‌ای وحشت دار. قرآن صورت کتبیّه انسان کامل ـ اعنی حقیقت محمدیه است ببین تا چه اندازه بدان قرب داری. رسول الله (ص) فرمود: «اَنَّ هذا القرآن مَادَبَةُ اَللهِ» بنگر بهره‌ات از این مأدبه تا چه حدّ است.

ولی الله اعظم امام اوّل‌(ع) به فرزندش محمد بن حنفیه اندرز همی کرد که: درجات بهشت بر عدد آیات قرآن است و در رستاخیز به قاری قرآن گویند: بخوان  و بالا برو، و بعد از نبیّین و صدّیقین کسی در بهشت به رتبت وی نیست.

«وَ اعلَم أَنَّ دَرَجَات الجَنَّة عَلَی عَدَدِ آیات ِ القُرآنِ فَاذا کان یَومُ القیامةِ یُقالُ لِقَارِیِ القُرآنِ اقرَأ وَ ارقَ فَلا یَکُونُ فِی الجنّة بَعدَ النّبیّینَ وَ الصِّدِّیقینَ أَرفَعُ دَرَجَةً مِنهُ»

 

این بیان وصی چون آن کلام نبی بسیار  کوتاه و بلند است، خدای متعال داند که ارزش آنها چند است.

از امل چشم پوش و در عمل کوشو مرد جستجوی باش نه گفت و گوی. از دریا بخواه نه از جوی. از فضول کلام چون فضول طعام دست بدار. سبکبار باش نه سبکسر و سبکسار. خروس در سحر به ذکر قدّوس سبّوح در خروش است، کم از خروس مباش، چون خروش آمدی بدان که بهترین عطای دوست لقای او است، مترصّد باش که:

گدایی گردد از یک جذبه شاهی          به یک لحظه دهد کوهی به کاهی

 

منبع: نامه‌های عرفانی دفتر نشر معارف 1386.ص ، 116،117.

.[1] اسراء /79

 .[2] اعراف 31.

  .[3]طلاق 1

 

امانت خدا

همه اعضای خانواده و اعضای جامعه وخصوصا خود زن امین امانت الهی هستند. زن به عنوان امین حق‏ الله از نظر قرآن مطرح است، یعنی این مقام را و این حرمت و حیثیت را خدای سبحان که حق خود اوست، به زن داده و فرموده: این حق مرا تو به عنوان امانت حفظ کن.

زن باید کاملاً درک کند که حجاب او تنها مربوط به خود او نیست تا بگوید من از حق خودم صرف‏ نظر کردم، حجاب زن مربوط به مرد نیست تا مردبگوید من راضیم، حجاب زن مربوط به خانواده نیست تا اعضای خانواده رضایت بدهند،حجاب زن، حقی الهی است.

حضرت آیت الله جوادی آملی

یاحی یاقیوم

برای اذكار مختلف آثاری وجود دارد به عنوان مثال یكی از اذكار بسیار مجرب «یاحی و قیوم» است كه خداوند در قرآن این اسم را این‌چنین تركیب كرده كه وقتی می‌گوییم: «یا حی یا قیوم» حقیقت آن در نیایش «انشا» است نه «اِخبار». لذا «یا حی یا قیوم» یعنی «اَحْینا و اَقِمْنا» خدایا ما را به حیات خود حیات بده و ما را به قیومیت خود قوام و پایداری و استقامت بخش.

از این رو این ذكر برای كسانی كه می‌خواهند در معنویات به توفیقاتی دست یابند بسیار ضروری است چون «حیات دل» و «ثبات قدم و پایداری» از شرایط ضروری در حركت معنوی و تقرب به خداوند می‌باشد.

حضرت معصومه(س)

هر کس به احترام مقام تو خم نشد

آقا نشد بزرگ نشد محترم نشد

دل خسته بود و راهی این آستانه شد

دل خسته بود و راهی باغ ارم نشد

گفتند مرقدت حرم آل فا طمه س است

با این حساب هیچ کسی بی حرم نشد

این حاجت من است الهی قلم شود

دستم اگر برای تو بانو قلم نشد

خیلی وقت خواستم واسه بی بی معصومه (س)درد دل کنم اما انگار فقط باید سر بر ضریح گذاشت و گریست بازم دست قلم نشد.

...

دیگر کسی عاشقانه به زمین نگاه نمی کند

باغچه ها هم نم پس نمی دهند

سالهاست چشم به راهم...

در تردید نیامدنت.

راستی از خساست زمین است...یا

نبودن عاشق بین ما؟؟

اصلا چه فرق می کند؟ هٍ

در هر حال خاک مقصراست

آری خاک مقصر است

فقط خاک مقصر است. 

اقسام دعا

از امام صادق علیه السلام نقل است که فرموده اند :

رغبت آن است که کف دو دست را به سوی آسمان بگیری و رهبت آن است که پشت دستهایت را به سوی آسمان کنی و تبتل ،دعا کردن به یک انگشت است که به آن اشاره کنی و تضرع این است که با دو انگشت اشاره کنی و ان دو را حرکت دهی و ابتهال بالا بردن هر دو دست است و اینکه آنها را بکشی و این موقع اشک ریختن است . پس دعا کن . (اصول کافی ،کتاب الدعاء ، باب الرغبه والرهبه، حدیث 1)


اِلـهى لَوْلاَ الْواجِبُ مِنْ قَبُولِ اَمْرِکَ، لَنَزَّهْتُکَ مِنْ ذِکْرى اِیّاکَ، عَلى اَنَّذِکْرى لَکَ بِقَدْرى لا بِقَدْرِکَ، وَما عَسى اَنْ یَبْلُغَ مِقْدارى حَتّى اُجْعَلَمَحَلاًّ لِتَقْدیسِکَ، وَمِنْ اَعْظَمِ النِّعَمِ عَلَیْنا جَرَیانُ ذِکْرِکَ عَلى اَلْسِنَتِنا،وَاِذْنـُکَ لَنا بِدُعآئِکَ وَتَنْزیهِکَ وَتَسْبیحِکَ، اِلـهى فَاَلْهِمْنا ذِکْرَکَ فِىالْخَلاءِ وَالْمَلاءِ،وَاللَّیْلِ وَالنَّهارِ...

خدایا اگر پذیرفتن فرمانت واجب نبود تو را پاکتر از آن مى دانستم که من نام تو را به زبان آورم، گذشته از این که ذکرى که من از تو کنم به اندازه فهم من است نه به مقدار مقام تو و تازه مگر چه اندازه امید است قدرم بالا رود که محل تقدیس تو قرار گیرم و از بزرگترین نعمتهاى تو بر ما همان جریان داشتن ذکر تو بر زبان ماست و همان اجازه اى است که براى دعا کردن و به پاکى ستودنت به ما دادى خدایا پس ذکر خویش را به ما الهام کن درخلوت و جلوت و شب و روز ... ( مناجات الذاکرین )

حواس من

گاهی وقتها نمی دونم دارم چه کار می کنم اما تو حواست هست

در بیشتر زمانها فکر می کنم عجب تصمیم درستی بود ، عجب کار درستی انجام دادم بابا آفرین...

اماغافل از اینکه تو حواست هست

در همه خوبیهام وانمود می کنی که خودم هستم اما من حواسم نیست که تو هستی

راستی همیشه ی همیشه هم حواس پرت نیستم؛وقتی که بد میارم همش میگم خدا چرا من؟ اصلا با وجود تو چطور ممکنه؟

می بینی چقدر خوب حواسم هست که  هستی...

قلمت رابه بیگانه مفروش

]هر کسی توتمی دارد،وتوتم من قلم است.وقلم،توتم قبیله من است.خدای همه قبایل،خدای همه عالمیان به آن سوگند می خورد.به هر چه از او می تراود،سوگند می خورد.به دست زورش تسلیم نمی کنم،به کیسه زرش نمی بخشم،دستم راقلم می کنم و قلمم را از دست نمی گذارم،چشم هایم را کور می کنم،گوش هایم را کر می کنم،پاهایم را می شکنم ،انگشتانم را بند بند می برم،سینه ام را می شکافم،قلبم را می کشم،حتی زبانم را می برم ولبم را می دوزم اما قلمم را به بیگانه نمی دهم ..........(دکتر شریعتی)

عید بندگی

حالا که کمی از ایام شیرین عرفه و عیدقربان گدشته بد نیست به جهت حفظ لطافت روح در این سخن تاملی بکنیم.

قال الصادق علیه السلام :العبودیت جوهر کنهها الربوبیت فما فقد من العبودیت وجد فی الربوبیت اصیب فی العبودیت ،(مصباح الشریعه و مفتاح الحقیقه)

انچه از عبودیت مفقود می شود در ربوبیت یافت می شود و آنچه از ربوبیت مخفی می شود در عبودیت به آن برخورد می شود.

الغیرک من الظهور مالیس لک حتی یکون هو المظهر لک...........آیا برای غیر تو وجود و ظهوری وجود دارد که برای تو نیست تا آن که او تو را نمایان سازد؟(دعای عرغه امام حسین)

وقتی خدارو برای کمال نهای طلب می کنی باید از خود جدا شوی .زیرایا رب یارب گفتن با ذبح منیت ها و از خود بریدن ها واثبات عبودیت انسان را به سر منزل مقصود می رساند .

و به همین جهت است که بعد از عرفه باید عید قربانی بپا کرد.

عید بندگیتان مبارک

مراحل بیداری

ایقظتنی لمحبتبک.........تو مرابرای محبت خود بیدار کرده ای

حضرت آیت الله جوادی آملی در کتاب شریف مراحل اخلاق که در واقع تفسیر قرآن است این فراز از مناجات شعبانیه را به عنوان یکی از عوامل بیداری انسان بالاتر از ترس دوزخ و شوق بهشت ذکر می کنند.

شهادت امام بافر(ع)

داشتم باخودم فکر می کردم چطوری شهادت امام باقر (ع)رو تسلیت بگم که به ذهنم رسید شاید یکی از کارهای مفید در این ایام این باشه که سخنان امامان معصوم رو به گوش هم برسونیم.انشاالله مورد استفاده قرار بگیره.

قال باقر (ع):

هيچ قطره اي نزد خداوند ، محبوبتر از قطره اشکي که در تاريکي شب از ترس خدا و براي او ريخته شود ، نيست . کافي ، ج 2 ، ص (482)


دعاي انسان پشت سر برادر ديني اش ، نزديکترين و سريعترين دعا به اجابت است .
کافي ، ج 2 ، ص (507)

التماس دعا

می شود شهودکرد

بعضی از بزرگان در پاسخ به این پرسش که اساسا می شود به مقام شهود رسید؟

آیه ۷۵ سوره انعام را حجت و دلیل بر این امکان نقل می کنند:

((و کذلک نری ابراهیم ملکوت السموات و الارض لیکون من الموقنین))  

از جمله آن بزرگان بانو مجتهده امین است.به کتاب زندگی نامه بانوی ایرانی رجوع کنید.

حس تازه

سلام بر حس تازه ی دوستی باتو.

نمی داتم از کجا و با چه شروع شدی؟شاید همه وقت حس می کردم بودی؟شاید...

خوب نمی دانم کی به دنیا آمدی؟

دوست خوبم تولدتت را به خاطرم آورده.

به پاس او می گویم تولدتت مبارک.

من همیشه تو را حس تازه ای مبداتم که لحظه ای مرا به سکوت وا می دارد.

در هر لحظه تولدتت مبارک.دوست خوبم دوستیت پایدار باد.

متشکرم

خدای من...

... اندیشه‌ام را در مسیری معنوی و روحانی قرار ده، تا روحم را با تو درآمیزم، و لذت ِ بودن ِ با تو را در لحظه لحظه‌ی زندگی‌ام دریابم. 

خدایا، اندیشه‌ام را چنان محکم ‌ساز که به حقیقت و عقلانیت متعهد باشم، و تنها بر پایه فهم و تشخیص خودم از زندگی، زندگی کنم، تا بتوانم از آنچه جامعه و دیگران از من می‌خواهند فراتر بروم.

خدایا، به من بینشی عطا کن که هیچ وقت خود را با دیگران مقایسه نکنم، بر آنهایی که از من برتر هستند حسد نورزم، و بر آنها که پایین ترند فخر نفروشم، و بر آنچه دارم قناعت کنم و همواره در این اندیشه باشم که از آنچه در حال حاضر هستم، فراتر بروم.

خدایا، به من فهمی عطا کن تا تفاوتهای خود با دیگران را دریابم، و بفهمم که با شخصیت منحصربه فردی که دارم قاعدتا زندگی منحصربه فردی نیز برای خود خواهم داشت، که از جهاتی می تواند متفاوت از زندگی دیگران باشد، مهم آن است که به تفاوتهای خودم و تفاوتهای دیگران احترام بگذارم و زندگی ام را منطبق با آن چه هستم، شکل ببخشم.

خدایا، توانایی ِ عشق به دیگری را در وجودم بارور ساز، تا انسان ها را خالصانه دوست بدارم، و بهترین لحظات لذت زندگی ام، لحظاتی باشد که بدون هیچ نوع چشمداشتی، خدمتی به همنوع ام می کنم.

خدایا، مرا از هر نوع نفرت و کینه ای که حوادث تلخ روزگار بر وجودم نهاده است، رها کن، تا با رهایی از نفرت و کینه، بتوانم دیگران را آن طور که هستند، بپذیرم و دوست بدارم.

خدایا، فهم مرا از زندگی آن چنان ژرف ساز تا قوانین آن را دریابم، و بفهمم که در زندگی چیزهایی هست که قابل تغییر نیست، قوانینی هست که از آنها تخطی نمی توان کرد، تا ساده لوحانه نپندارم که هر آنچه می خواهم را می توانم داشته باشم، و هر آنچه آرزو می کنم خواهم داشت.

خدایا، این توانایی را به من عطا فرما تا در لحظه لحظه زندگی ام، در لحظه حال و برای آنچه هم اکنون می گذرد زندگی کنم، و زیبایی ها و شادی هایی که هم اکنون از آن برخوردار هستم را با اندیشیدن بیش از حد به گذشته ای که دیگر پایان یافته است، و دغدغه بیش از حد برای آینده ای که هنوز نیامده است، نادیده نگیرم.

خدایا مگذار که در بند گذشته باقی بمانم، و چنان تعهد و دغدغه ی کشف حقیقت را در درونم شعله ور ساز که هیچگاه بخاطر آنچه در گذشته حقیقت می دانسته ام و آبرو ، حیثیت و شخصیت اجتماعی ام بدان وابسته است، از حقیقت هایی که هم اکنون بدان ها دسترسی می یابم، و ممکن است همه آنچه در گذشته حقیقت می دانسته ام به چالش بکشد و بی اعتبار سازد‏، محروم نمانم.

خدایا، مرا به انضباطی درونی متعهد کن، تا بفهمم و بدانم که هر کاری که دوست دارم و از آن لذت می برم را مجاز نیستم که انجام دهم.

خدایا، کمکم کن تا عمیقا دریابم که زندگی بیش از آنچه اغلب می پندارند جدی است، و برای هیچ انسانی استثنا قائل نمی گردد، همه ما برای آنچه می خواهیم و در آرزوی آن هستیم باید تلاش کنیم و شایستگی و لیاقت به دست آوردن آن را داشته باشیم. خدایا، به من بیاموز که بدون شایستگی و لیاقت داشتن چیزی، نخواهم که تو آن را از آسمان برایم بفرستی.

و در آخر ؛ خدایا، نعمت سکوت را بر من ارزانی دار ، تا در آن لحظاتی که طنین زندگی روزمره در درونم آرام می گیرد، نوای دلنشین و آرامش بخش حضور تو در روح و وجودم، مرا گرم و آرام سازد.